ترجمه مقاله

ساربوغا

لغت‌نامه دهخدا

ساربوغا. (اِخ ) ساری بوغا . از امرای امیر تیمور گورگان و از همان آغاز کار تیمور از یاران و همراهان او بود، ولی بسال 777 بنای طغیان نهاد و دو سال در سلک دشمنان تیمور بشمار میرفت . سرانجام مورد عفو قرار گرفت و سرداری ایل جلایر را یافت . در حبیب السیر آمده : بسال 777 تیمور لشکر بجانب خوارزم کشید، و ساربوغا را همراه عادلشاه جلایر و ختای بهادر و ایلچی بوغای جهت استیصال قمرالدین [ دوغلات ] بصوب مغولستان روانه کرد. ساری بوغا و عادلشاه بخیال استقلال و اندیشه ٔ خطا، ختای بهادر و ایلچی بوغا را بگرفتند و با ایل جلایر و قبچاق بظاهر سمرقند شتافتند و آغاز محاصره کردند. امیر آق بوغا حاکم آن بلده کیفیت واقعه را بعرض تیمور رسانید. تیمور معاودت کرد. و امیرزاده جهانگیر برسم منغلاق پیشتر روان گشت ... و بدشمنان غالب آمد. ساربوغا و عادلشاه گریخته بدشت قبچاق رفتند و ملازمت اروس خان پیش گرفتند. بعد از چندی به قمرالدین پیوستند و او را به مخالفت تیمور اغوا کردند. قمرالدین بار دیگر بولایت اندکان که متصرف امیرزاده عمر شیخ بود درآمد. امیرزاده در کوهی متحصن گشته آن حال را بپدر اعلام کرد. تیمور درساعت بدان جانب در حرکت آمد... و پس از جنگ شدیدی قمرالدین مغلوب و منهزم شد. قمرالدین و ساربوغاو عادلشاه در سبکیزبغاج . بار دیگر بهم پیوسته خواستند که باز جمعیتی سازند که ناگاه تیمور به سر وقت ایشان رسید و همه را پریشان گردانید... ساربوغا که با عادلشاه در طریق خلاف سلوک می نمود بعد از دو سال بدرگاه تیمور پناه برد و تیمور از سر جرایمش گذشت و سرداری ایل جلایر رابوی عنایت کرد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 409 و 410 و 413 و 419 و 424 تا 426 شود.
ترجمه مقاله