ترجمه مقاله

سازشکار

لغت‌نامه دهخدا

سازشکار. [ زِ ](ص مرکب ) سازش کننده . سازگار. سازوار. سازنده با دشمن . ساخت و پاخت کننده . زد و بند کننده . بند و بست کننده . تبانی کننده . توطئه کننده . رجوع به سازش شود.
ترجمه مقاله