ترجمه مقاله

ساف

لغت‌نامه دهخدا

ساف . (ع اِ) هر رسته ای است از دیوار. (شرح قاموس ). هر رده از دیوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کل عرق من الحائط. (قطر المحیط). چینه ٔ دیوار. || الصف من اللبن . (قطر المحیط). رده ای از شیر نوشیدنی . || باد غبارانگیز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ساف از باد؛ بردن اوست خاک و مثل آن را و واحد او سافة به زیادتی «ها». (شرح قاموس ).
ترجمه مقاله