ترجمه مقاله

ساق عروس

لغت‌نامه دهخدا

ساق عروس . [ ق ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از شیرینی ولایت از چهار شربت . (غیاث اللغات ). ساق عروسان . (آنندراج از بهارعجم ) :
کند از ذوق دست خود را بوس
دست هرکس رسد به ساق عروس .

محمد قلی سلیم (از بهار عجم ) (آنندراج ).


رجوع به ساق عروسان شود.
ترجمه مقاله