ترجمه مقاله

سالخ

لغت‌نامه دهخدا

سالخ . [ ل ِ ] (ع ص ، اِ)جرب شتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مار نر سیاه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || اسود سالخ . نوعی مار که کشنده تر از همه ٔ انواع مار است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله