ترجمه مقاله

سالم

لغت‌نامه دهخدا

سالم . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن فروح . در صنعت کیمیا (زرسازی ) بحث کرده و گویند بعمل اکسیر تام دست یافته است . (ابن الندیم ).
ترجمه مقاله