ترجمه مقاله

ساور

لغت‌نامه دهخدا

ساور. [ وَ ] (اِخ ) قریه ای است به استرآباد. (آنندراج ). چراگاه ممتازی است به پهنای نیم فرسخ که سکنه ٔ استرآباد ایام تابستان درآنجا در کلبه های کوچک سنگی یا چادر بسر میبرند. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 139).
ترجمه مقاله