ترجمه مقاله

سایل

لغت‌نامه دهخدا

سایل . [ ی ِ ] (اِخ ) شاعری است . در زمان شاه سلیمان از مشهد مقدس به اصفهان آمده در تکیه ٔ حیدری خانه ٔ چهارباغ بسر می برد :
گرفتمش سر راهی رسید و هیچ نگفت
عنان کشید و شکایت شنید و هیچ نگفت
بر طبیب حدیثی ز درد دل گفتم
گرفت نبضم و آهی کشید و هیچ نگفت .

(آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 88).


سام میرزای صفوی در تحفه ٔ سامی وفات او را بسال 940 هَ .ق . نوشته است . (حاشیه ٔ آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ).
ترجمه مقاله