ترجمه مقاله

سباعی

لغت‌نامه دهخدا

سباعی . [ س ُ عی ی ] (ع ص نسبی ، اِ) نوعی از شعر که هفت مصرع باشد. (آنندراج ) (غیاث ). || آنچه دارای هفت رکن باشد.(اقرب الموارد). || (اِخ ) گاهی هفت فلک یا هفت ستاره مراد باشد. (غیاث ) (آنندراج ). || (ص ) شتر بزرگ دراز. (اقرب الموارد) (آنندراج ).
- رجل سباعی البدن ؛ مرد هفت اندام درست بزرگ هیکل درازبالا. (آنندراج ). مرد تمام اندام . (اقرب الموارد).
|| مولود که هفت ماهه زاده شده باشد. || لفظی که بنای آن بر هفت حرف بود. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله