ترجمه مقاله

سبد

لغت‌نامه دهخدا

سبد. [ س ُ ب َ ] (ع اِ) موی زهار. (منتهی الارب ). || جامه ای است که بدان حوض را بند کنند تا آب مکدر نگذرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || مرغیست نرم پر که اگر دو قطره ٔ آب بر پر آن افتد روان گردد. ج ، سِبْدان . (منتهی الارب ). || (ص ) شوم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله