ترجمه مقاله

سبزگر

لغت‌نامه دهخدا

سبزگر. [ س َ گ َ ] () صاحب آنندراج این کلمه را بعنوان لغت مستقلی آورده و نوشته است : بفتح کاف فارسی ، و سپس بی آنکه توضیحی در معنی آن بدهد این بیت فرخی را نقل کرده است :
درخت سبزگر گویی زدیبا طیلسانستی
جهان گویی همه پروشّی و پرپرنیانستی .
اما گذشته از این که «گر» به احتمال نزدیک به یقین ادات شرط است و بویژه در آثار فرخی شاعر فارسی زبان شیوا ترکیبات مخالف قیاسی چون «سبزگر» ممکن نیست دیده شود بیت مزبور در دیوان فرخی چ عبدالرسولی بر نسخه بدل چنین است : درخت سیب را گویی ...
ترجمه مقاله