سبقت جستن
لغتنامه دهخدا
سبقت جستن . [ س ِ ق َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) پیشی جستن . پیش افتادن خواستن :
مروت نیست سبقت جستن از کوتاه پروازان
وگرنه نامه ام پیش از کبوتر میتواند شد.
مروت نیست سبقت جستن از کوتاه پروازان
وگرنه نامه ام پیش از کبوتر میتواند شد.
صائب (از آنندراج ).