ترجمه مقاله

سبیلو

لغت‌نامه دهخدا

سبیلو. [ س ِ ] (ص نسبی ) سبیل کلفت . سبیل گنده . آنکه بروتی کلان دارد. || سبیل دار. در مقابل سبیل تراشیده . کسی که سبیل خود را نتراشد.
ترجمه مقاله