ترجمه مقاله

سبی

لغت‌نامه دهخدا

سبی . [ س َب ْی ْ ] (ع مص ) عدو را برده کردن . || سَبْی ْ خمر را؛ خرید کردن آن را تا از شهری بشهری برند یا از جایی به جایی بردن . || سبی اﷲ؛ غریب کردن و دور کردن خدای کسی را. || دل بردن ِ معشوق ْ عاشق را. || سبی الماء؛ کند چاه را تا به آب رسید. (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله