ترجمه مقاله

ستاره بار

لغت‌نامه دهخدا

ستاره بار. [ س ِ رَ / رِ ] (نف مرکب ) در بیت زیر، باران ریز. که باران از آن ریزد. که قطرات باران از آن چکد :
بستان چنان شود که ندانیش زآسمان
چون ابر گشت بر رخ بستان ستاره بار.

سوزنی .


ترجمه مقاله