ترجمه مقاله

سته

لغت‌نامه دهخدا

سته . [ س ِ ت ِه ْ ] (اِ) لجاجت و ستیزه کردن . (برهان ). لجاج و ستیزه . (جهانگیری ) :
تو نرم شو چو گشت زمانه درشت
هسته برو که سود ندارد سته .

ناصرخسرو.


|| (ص ) ضعیف و ناتوان . (برهان ).
ترجمه مقاله