ترجمه مقاله

سجاس

لغت‌نامه دهخدا

سجاس . [ س َ ] (اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 12 هزارگزی شمال باختری قیدار و 6 هزارگزی راه مالرو عمومی . هوای آنجا سرد و دارای 1867 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ سجاس رود تأمین میشود. محصولات آن غلات ، میوه ،سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مکاری ، قالیچه ، گلیم و جاجیم بافی . راه آن مالرو است و از طریق مجید آباد و مزید آباد اتومبیل میتوان برد. 2 باب دکان دارد.(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). شهری بوده است بین همدان و ابهر، عبداﷲبن خلیفه گفته است :
و لم استحث الرکب فی اثر عصبة
میممةعلیا سجاس و أبهرا.

(از معجم البلدان ).


سجاس و سهرورد در اول دو شهر بوده است . و در فترت مغول خراب شد اکنون بهر یک از قدر دیهی مانده . (نزهة القلوب ص 64). و رجوع به جهانگشای جوینی ص 115 و شدالازار ص 75 و 312 و اخبار الدولة السلجوقیه ص 116 و تاریخ غازانی ص 90 و 92 و 350 و حبیب السیر ج 2 ص 77 و 134 و 181 شود.
ترجمه مقاله