سحکان
لغتنامه دهخدا
سحکان . [ ] (اِخ ) این قریه از قرای سبعه ٔ جاسب میباشد. آب آن از رودخانه و چهار رشته قناتست که در رودخانه حفر کرده اند... این دهکده در اسفل دره ٔ جاسب واقع است ، هوایش از سایر نواحی ملایم تر است ، باغاتش زیاد و اشجار کثیره دارد، خاصه بادام که اغلب گذران مردم از بادام حاصل میشود. (از مرآت البلدان ص 70).