ترجمه مقاله

سخال

لغت‌نامه دهخدا

سخال . [ س ِ ] (ع اِ) ج ِ سَخْلَة. (منتهی الارب ). رجوع به سخلة شود. || (اِمص ) عداوت و دشمنی و خصومت . (ناظم الاطباء) (استینگاس ). || مخالفت و عناد و خودسری و تمرد و گردنکشی . || ظلم و اجحاف و ستم و زبردستی و تعدی . || خودبینی و لجاجت و خودرایی . (ناظم الاطباء) (استینگاس ).
ترجمه مقاله