ترجمه مقاله

سخاوی

لغت‌نامه دهخدا

سخاوی . [ س َ وی ی ] (اِخ ) علی بن محمدبن عبدالصمدبن عبدالاحدبن عبدالغالب همدانی ملقب به علم الدین سخاوی مصری نحوی مقری . در قاهره شاگرد ابومحمد قاسم شاطبی مقری بود و علم قراآت و نحو ولغت را نزد او آموخت ، از ابوالجود غیاث بن فارس بن مکی مقری ادب فرا گرفت و در اسکندریه از سلفی و ابن عوف و بمصر از بوصیری و ابن یاسین . سپس به شهر دمشق شدو بدانجا سرآمد علماء وقت گردید، و مردمان را در حق او اعتقادی عظیم بود. ابن خلکان او را در دمشق دیده است . وفات او بدمشق در جمادی الاَّخر سال 643 هَ . ق .است و گویند هنگام وفات به ابیات ذیل ترنم میکرد:
قالوا غداناتی دیار الحمی
و ینزل الرکب بمغناهم
و کل من کان محبالهم
اصبح مسروراً بلقیاهم
قلت قلی ذنب فما حیلتی
بأی ّ وجه اتلقاهم
قالوا اء لیس العفو من شأنهم
لاسیما عمن ترجاهم .
و مولد او در شهر سخا در غربیه از اعمال مصر بسال 558 بود. و قیاس در نسبت به سخا، سخوی است لکن مشهور سخاوی است . او راست : هدایة المرتاب و غایة الحفاظو الطلاب . منظومة فی متشابه کلمات القرآن مرتبة علی حروف : 1 - مرتبة علی حروف معجم . 2 - شرح مفصل . 3 - سفرالسعادة. 4 - شرح الشاطبیة. 5 - «الکوکب الوقادة» فی اصول الدین . 6 - الجواهر المکللة فی حدیث . (الاعلام زرکلی ج 2 ص 694). رجوع به معجم المطبوعات و روضات الجنات ص 492 و عیون الانباء شود.
ترجمه مقاله