سخن کشیدن
لغتنامه دهخدا
سخن کشیدن . [ س ُ خ َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) سخن شنیدن اعم از آنکه خوش باشد یا ناخوش . (آنندراج ). تحمل سخن کردن :
گدای من سخن تلخ میفروش کشید
خوش آنکه منت می چون سبو بدوش کشید.
گدای من سخن تلخ میفروش کشید
خوش آنکه منت می چون سبو بدوش کشید.
مفید بلخی (از آنندراج ).