ترجمه مقاله

سرآب

لغت‌نامه دهخدا

سرآب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کهنه فرود بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری قوچان و 9 هزارگزی باختر شوسه ٔ عمومی مشهد بقوچان .هوای آنجا معتدل و دارای 933 تن جمعیت است . آب آنجااز چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات ، بنشن ، و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه و کرباس بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ترجمه مقاله