ترجمه مقاله

سراب

لغت‌نامه دهخدا

سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در شش هزاروپانصدگزی شمال خاوری خوی و سه هزاروپانصدگزی خاور شوسه ٔ خوی به ماکوه هوای آن معتدل و دارای 685 تن سکنه است . آب آنجا از جویبار ربط و پارچی تأمین می شود. محصول آنجا غلات ، پنبه ، زردآلو و شغل اهالی زراعت است . صنایع دستی مردم آنجا جوراب بافی است . از راه ارابه رو آدیامان می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ترجمه مقاله