ترجمه مقاله

سراب

لغت‌نامه دهخدا

سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خدابنده لو از بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع در 6 هزارگزی شمال خاوری گل تپه و 6 هزارگزی خاور شوسه ٔ همدان به بیجار. هوای آنجا سرد و دارای 550 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین می شود. محصول آن غلات ، انگور و انواع میوه ها، حبوب ، و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه آن مالرو و در تابستان از طریق گل تپه اتومبیل می توان برد. مزارع غار صادق ،اوج بلاغ و مزرعه ٔ محمدمرادبلاغ جزء این ده است . آب مزرعه ٔ غار صادق از غاری که در کوه جنوبی آبادی واقع است تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله