ترجمه مقاله

سرخمیر

لغت‌نامه دهخدا

سرخمیر. [ س َ خ َ ] (اِ مرکب ) نانی که بارهای اول از تغار گیرند و نان بندند. نان که از سرتغار خمیر گیرند و آن خوب نیست . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله