ترجمه مقاله

سرخوار

لغت‌نامه دهخدا

سرخوار. [ س ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) مردم ولی شعار و صاحب اسرار باشد. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). || شاعر. (برهان ). شاعر صاحب هنر. (آنندراج ) (جهانگیری ).
ترجمه مقاله