سرمه ٔ مست
لغتنامه دهخدا
سرمه ٔ مست . [ س ُ م َ / م ِ ی ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرمه که به شوخی ورعنایی در چشم کشند. (غیاث ) (آنندراج ) :
سرمه ٔ مست به خون خواری چشمت افزود
چون سیه مست شود ترک بلا می افتد.
|| چشم :
همچو کیفیت صحت نبود نشأه ٔ می
کرده بیهوش چنین سرمه ٔ مست تو مرا.
سرمه ٔ مست به خون خواری چشمت افزود
چون سیه مست شود ترک بلا می افتد.
محمدسعید اشرف (از آنندراج ).
|| چشم :
همچو کیفیت صحت نبود نشأه ٔ می
کرده بیهوش چنین سرمه ٔ مست تو مرا.
ملا طاهر وحید (از آنندراج ).