سرو ستاه
لغتنامه دهخدا
سرو ستاه . [ س َرْ وِ س ِ ] (اِ مرکب ) نام نوایی است از موسیقی . (برهان ). نام لحنی از مصنفات باربد است . رشیدی گفته همان سروستان است . (آنندراج ) :
ساعتی سیوارتیر و ساعتی کبک دری
ساعتی سرو ستاه و ساعتی باروزنه .
قمریان راه گل و نوش لبینا خوانند
صلصلان باغ سیاووشان با سرو ستاه .
بنوش جام تو از دست سرو میناپوش
نیوش بانگ سماع از نوای سرو ستاه .
ساعتی سیوارتیر و ساعتی کبک دری
ساعتی سرو ستاه و ساعتی باروزنه .
منوچهری .
قمریان راه گل و نوش لبینا خوانند
صلصلان باغ سیاووشان با سرو ستاه .
منوچهری .
بنوش جام تو از دست سرو میناپوش
نیوش بانگ سماع از نوای سرو ستاه .
ازرقی .