ترجمه مقاله

سرگر

لغت‌نامه دهخدا

سرگر. [ س َ / س ُ گ َ ] (ص مرکب ) کفشگر و کفشدوز. (برهان ). کفشگر و کفشدوز، چه سر بمعنی یک نوع کفشی است که زیر آن از چرم است و روی آن از ریسمان بافته و در شیراز متداول . (آنندراج ) :
ای سنایی کسی بجد و بجهد
سرگری را سخن سرای کند.

سنایی (از جهانگیری ).


ترجمه مقاله