ترجمه مقاله

سرینگاه

لغت‌نامه دهخدا

سرینگاه . [ س ُ ] (اِ مرکب ) نشستنگاه هرکسی . (ناظم الاطباء). نشستنگاه . (رشیدی ) (برهان ) (آنندراج ). || تخت پادشاهان خصوصا. (برهان ).
ترجمه مقاله