ترجمه مقاله

سر سری داشتن

لغت‌نامه دهخدا

سر سری داشتن . [ س َ رِ س َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از هوای بزرگی در سر داشتن . (آنندراج ) :
خرد و دین سر سری دارد
گرتو با او سر سری داری .

سنایی (از آنندراج ).


اگر مجاهده از بهر توشه ٔ آخرت است آنچه مقصود است چگونه سر سری میداری و آنچه وسیلت است چنین نگاه میداری . (کتاب المعارف بهأولد).
ترجمه مقاله