ترجمه مقاله

سر طاس نشاندن

لغت‌نامه دهخدا

سر طاس نشاندن . [ س َ رِ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) زیرپاکشی کردن از کسی . اسرار کسی را بحیله بیرون آوردن . و این ترکیب مأخوذ است از عمل طاس نشاندن معزمان چنانکه وقتی خواهند مال گمشده ای را بیابند طاسی پرآب بیاورند و کودکی را کنار آن طاس نشانند و پارچه ای بر روی آن افکنند و عزائم خوانند، جنی که معزم در پی حاضر کردن اوست بیاید، آنگاه از کودک خواهند تا از آن جن محل مال یا نام دزد را پرسد.
ترجمه مقاله