سر و کول
لغتنامه دهخدا
سر و کول . [ س َ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شانه و دوش .
- به سر و کول هم بالا رفتن ؛ بر دوش یکدیگر بالا رفتن از انبوهی و ازدحام .
- به سر و کول هم پریدن ؛ ستیزه کردن . جنگ کردن .
- به سر و کول هم بالا رفتن ؛ بر دوش یکدیگر بالا رفتن از انبوهی و ازدحام .
- به سر و کول هم پریدن ؛ ستیزه کردن . جنگ کردن .