ترجمه مقاله

سعات

لغت‌نامه دهخدا

سعات . [ س ُ ] (ع اِ) سعاة. ج ِ ساعی : امیر ارغون خود به اردوی پادشاه جهان رسید و در مقدمه ٔ جماعتی از نمامان و سعات آنجا بودند. (جهانگشای جوینی ). رجوع به ساعی شود.
ترجمه مقاله