ترجمه مقاله

سعدالدین

لغت‌نامه دهخدا

سعدالدین . [ س َ دُدْ دی ] (اِخ ) عوفی نام او را اسعدبن شهاب ضبط کرده است و گوید اگرچه از معارف بخارا بود او در آخر عمر تمتع و تنعم دنیاوی نداشت و عمر خود را بر خدمت درویشان و اهل دل صرف کرد. قصیده ای از او آورده است و این بیت از آن قصیده است :
دل در برم ز غصه بجان آمد از تنم
وز دست تن بجان نخرد باز یک تنم .
رجوع به لباب الالباب ج 1 صص 190 - 195 شود.
ترجمه مقاله