ترجمه مقاله

سفة

لغت‌نامه دهخدا

سفة. [ س ُف ْ ف َ ] (ع اِ) آوندی از برگ خرما مقدار زنبیل ، یا آوندی از برگ خرما. || یک مشت از پست . || موی بند زنان که بدان موی را پیوند کنند. || داروی کوفته ٔ بیخته ٔ معجون ناکرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله