ترجمه مقاله

سفر

لغت‌نامه دهخدا

سفر. [ س ُ ف ُ / س ُ ف َ ] (اِ) مصحف «سغر». (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سیخول که خارپشت بزرگ باشد. صاحب مؤید الفضلاء میگوید که این لغت سغر است و تصحیف خوانی شده است . (برهان ). جانوری است که این سیخهای ابلق در پشتش باشد و آن را سفر و سفرنه و سکر و سکرنه و سیخول نیز گویند. (جهانگیری ).
ترجمه مقاله