ترجمه مقاله

سفسوقة

لغت‌نامه دهخدا

سفسوقة. [ س َ ق َ ] (ع اِ) میانه ٔ راه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و فیه سفسوقة من ابیه ؛ یعنی در روی شبه پدر وی است و به پدر خود مانان است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله