سقطه
لغتنامه دهخدا
سقطه . [ س ُ طَ ] (ع اِ) پاره ای که از چیزی بیفتد. || پاره ٔ ابر. (غیاث ) (آنندراج ) :
تا بپوشاند جهان را نقطه ای
مهر گردد منکسف از سقطه ای .
|| چیزی که ساقط شود.(آنندراج ) (غیاث ).
تا بپوشاند جهان را نقطه ای
مهر گردد منکسف از سقطه ای .
مولوی .
|| چیزی که ساقط شود.(آنندراج ) (غیاث ).