ترجمه مقاله

سلامانه

لغت‌نامه دهخدا

سلامانه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) نذر و پیشکشی که وقت سلام کردن به کسی دهند چنانکه در عروسی داماد را مردم طرف عروس میدهند. (آنندراج ). || مالیاتی که بمناسبت بار عام پادشاه یا بسبب دریافت خبر او پردازند. (فرهنگ فارسی معین ) :
یک نظر حور گر آن حسن مسلم بیند
حاصل باغ جنان را بسلامانه برد.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


|| حقوق و عوارضی که برای مباشر یا مستأجر بمناسبت نخستین بازدیدی که از ده میکنند از دهقانان گرفته میشود (بیشتر در کردستان ).(فرهنگ فارسی معین ). نام نوعی از خراج که در قدیم از قراء میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337).
ترجمه مقاله