ترجمه مقاله

سلت

لغت‌نامه دهخدا

سلت . [ س َ ](ع مص ) برآوردن روده را بدست . || از بن بریدن بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بینی بریدن بشمشیر. (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || ستردن موی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دور کردن زن دست بند حنا را از دست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بریدن چیزی را. || پاک کردن کاسه را با انگشت . (منتهی الارب )(آنندراج ). کاسه لیسیدن . (المصادر زوزنی ). پاک کردن کاسه . (تاج المصادر بیهقی ). || زدن کسی را. || ریخ زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله