ترجمه مقاله

سلطان کرمانشاهان

لغت‌نامه دهخدا

سلطان کرمانشاهان . [ س ُ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) نامش حسینقلی خان فرزند هنرمند مصطفی قلی خان دیوان بیگی بن مرحوم حاجی شهبازخان کلهر کرمانشاهانی است . وی در 1247 هَ .ق . ولادت یافته و پدرش در تربیت وی جدی بلیغ نمود. وی مردی لبیب ، مهذب با طبعی وقاد و ذهنی نقاد و سلیقه ای مستقیم بود و حافظه ٔ قوی و سرعت قلم و قدرت طبع و فصاحت بیان و طلاقت لسان داشت . صاحب تألیفات رایقه و تصنیفات فائقه از کتب نظم و نثر است و بعضی تألیفات وی بدین اسامی موسوم است . اول نجات الثقلین فی مقتل الحسین . دویم مثنوی تمثال البدیع به وزن مخزن الاسرار. سیم شکرستان به وزن حدیقه . چهارم مثنوی نورالیقین بر وزن رمل . پنجم رساله ٔ باغستان بر شیوه ٔگلستان . ششم کتابی در شرح لغات و اشعار پارسیه که به گنج بادآور موسوم است . هفتم در قواعد قافیه و عروض نیز رساله ای مرقوم داشته . هشتم تذکره ای موسوم به مطلع شعری در ذکر اشعار معاصرین است . از اشعار اوست :
بچمن بار دگر دست عقیق مینا
چو رخ ترک من از شاخ برآمد سمنا.

(از مجمع الفصحاء ج 2 از ص 152 تا 156).


ترجمه مقاله