ترجمه مقاله

سلط

لغت‌نامه دهخدا

سلط. [ س َ ل ِ ] (ع ص ، اِ) پیکان هموار. ج ، سلاط. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله