سلمکی
لغتنامه دهخدا
سلمکی . [ س َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به آوازه یا نوایی است بنام سلمک :
تا مطربان زنند لبینا و هفت خوان
در پرده ٔ عراق و سرزیر و سلمکی .
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔ عشرا برند.
رجوع به سلمک شود.
تا مطربان زنند لبینا و هفت خوان
در پرده ٔ عراق و سرزیر و سلمکی .
میزانی .
گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پرده ٔ عشرا برند.
حمیری .
رجوع به سلمک شود.