ترجمه مقاله

سلیله

لغت‌نامه دهخدا

سلیله . [ س َ ل َ ] (ع اِ) دختر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دخت . (منتهی الارب ). || آنچه دراز شود از گوشت پشت و عصب آن . یا گوشت پاره است یا پیه . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). || ماهی دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یک نوعی ماهی دراز. (ناظم الاطباء). || پلیته که پنبه و پشم غاژ کرده در وی پیچند و ریسند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله