ترجمه مقاله

سماعیل

لغت‌نامه دهخدا

سماعیل . [ س ِ ] (اِخ ) مخفف اسماعیل :
آباد بر آن سی و دو دندانک سیمین
چون بر درم خرد زده سین سماعیل .

منجیک .


ذبیح چون صد و سی و چهار سال بزیست
که بد بنام سماعیل و مادرش هاجر.

ناصرخسرو.


زلف براهیم و رخ آتش گرش
چشم سماعیل و شره خنجرش .

نظامی .


ترجمه مقاله