ترجمه مقاله

سمد

لغت‌نامه دهخدا

سمد. [ س ِ م ِ ] (اِ) سمیذ :
نانک کشکینت روانیست نیز
نان سمد خواهی گرده ٔ کلان .

رودکی .


رجوع به سمید، برغل و سمذ شود.
ترجمه مقاله