ترجمه مقاله

سموح

لغت‌نامه دهخدا

سموح . [ س َ ] (ع ص ) جوانمرد. (آنندراج ). نیکوکار. منعم . کریم النفس . متواضع و جوانمرد و سخی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله