ترجمه مقاله

سمیرم

لغت‌نامه دهخدا

سمیرم . [ س ِ رُ ] (اِخ ) ناحیتی است مابین عراق و فارس که آب ملخ را از آن ناحیت آورند. گویند: وقتی که این آب را می برند می باید که ظرف آنرا بر زمین نگذارند و نگاه به عقب سر نکنند تا محلی که بمقصد برسند، طیوری چند کوچک پیدا شوند و هر ملخی که در آن ولایت باشد تمام را بکشند. گویند: بانی آن ناحیه سام بن ارم بود و سام ارم نام آنجاست و کثرت استعمال سمیرم شده است . (برهان ). قصبه ای است نزدیک بقمشه که سام بن ارم بن نوح در آن ساکن بودند و سام آرام نام داشته سمیرم مخفف آن است . (آنندراج ). قصبه ٔ مرکز بخش سمیرم شهرستان شهرضا در 73 هزارگزی جنوب شهرضا کنار راه سمیرم بشهرضا واقع گردیده و مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول 51 درجه و 47دقیقه و 20 ثانیه ٔ خاوری از نصف النهار گرینویچ عرض 31 درجه 22 دقیقه ٔ شمالی . ارتفاع از سطح دریا 2400 متر، بنابراین 784 متر از شهرضا مرتفعتر است . این قصبه اطراف بکوههای مرتفع محاط شده و مرکز تجارت عشار قشقایی است . آب مشروب و آب زراعتی و مصرفی قصبه از منابع زیر تأمین میشود: 1 - چشمه ٔ خوانسار 2 - چشمه ٔ علی 3 - چشمه ٔ شیربرنجی 4 - چشمه ٔ خونی . آب این چشمه ها گواراست ؛ بطوری که اهالی این قصبه با داشتن این چشمه ها و هوای خوب بانشاط و سالم هستند و محصول عمده ٔآنجا غلات ، حبوبات ، میوه جات است . جمعیت آن در حدود ده هزار تن است . شغل ساکنین قصبه زراعت ، گله داری و کسب است و در حدود 80 باب دکان و 1200 خانه دارد که دردامنه ٔ کوه شهیدان قرار گرفته است . از آثار قدیمی ، امامزاده ای است بنام سلطان ابراهیم که زیارتگاه اهالی قصبه و دهات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
ترجمه مقاله