سنابرق
لغتنامه دهخدا
سنابرق . [ س َ ب َ ](اِ مرکب ) برق روشن . (آنندراج ) (غیاث ) :
از سنا برق آتش شمشیر
عرشیان را سنا فرستادی .
|| بطریق استعاره آه نیز مراد دارند. (غیاث ) (آنندراج ).
از سنا برق آتش شمشیر
عرشیان را سنا فرستادی .
خاقانی .
|| بطریق استعاره آه نیز مراد دارند. (غیاث ) (آنندراج ).